نویسنده: دل آرام - یکشنبه 91/10/3
برادر جان نمی دونی چه دل تنگم
برادر جان نمی دونی چه غمگینم
نمی دونی برادر جان گرفتار کدوم تلسم و نفرینم
نمی دونی چه سخته در به در بودن مثل طوفان همیشه در سفر بودن
دلم تنگه از این روز های بی امید
از این شب گردی های خسته و مایوس
از این تکرار بیهوده دلم تنگه همیشه یک غم یک درد ویک کابوس
دلم خوش نیست غمگینم برادر جان
از این تکرار بی رویا بی لبخند ...