راهپیمایی ، شعار، باتوم، کتک، کشتن، انکار
اخبار ایران خودمون....اخبار رسانه های بیگانه....
همه
دروغ دروغ دروغ
وپیش پا افتاده ترین نتیجه این اخبارها = دعواها و آبروریزیها و قهرهای خانوادگی!
حرص می خورم وقتی می بینم که هر کی به افکار خودش میگه حقیقت!
حرص می خورم وقتی می بینم همه سیاستمدار شدن، از رفتگر محل وفروشنده سوپر مارکت وراننده تاکسی گرفته تا دکتر و مهندس...بابا قبول کنیم که داوری های سیاسی کار ما نیست و ....
آخه چرا قبول نمی کنیم که قضاوتامون از سر بی اطلاعاتیه،چرا قبول نمی کنیم که سیاست مدارامون هم توش موندن که چی بگن و چیکار کنن!
تنها چیزی که از وضعیت این روزا می فهمم اینه که همه به جون هم افتادن....
مردم گیج شدند که حق رو کجا پیدا کنند ؟چپ یا راست؟ آخه تو هر دو گروه جانی و ستمگر داریم! تو هر دو گروه تحصیل کرده داریم! تو هر دو گروه روحانی داریم! حالا دیگه داستان عوض شده ، چپ و راست دیگه بی معنی شده و سوال اینه که اصلاً این رژیم رو می خوایم یانه ؟
واقعاً خوشحالم که کوروش نیست که ببینه بر سر ایران چه آمده! نادر شاه نیست که ببینه نتیجه کشور گشایش به کجا رسیده! دلم می خواد بدونم که شجریان باز روش میشه با غرور وطن رو بخونه؟...
به نظر من بین کفار زمان پیغمبر و مؤمن نماهای کافر جامعه ما هیچ فرقی نیست ! مثل اونا انگشت تو گوشاشون کردند تا حرف حق رو نشوند،تکبر دارند و استغفار نمی کنند....
آیا وضعیت امروز ما بهتر از اون روزاست؟ قضاوت با خودتون ...
رجال سیاسی کشورم،مردم عادی کشورم
(ما لَکُم لا ترجُونّ للهِ وَقاراً)[1]
شما را چه شده که از عظمت خداوند نمی ترسید.
[1] سوره نوح،آیه14