نویسنده: دل آرام - جمعه 88/4/5
امشب معروف به:شب آرزوها( لیله الرقائب)آرزو می کنم که هیچکس حس غریب من را نداشته باشه ،اینکه احساس کنه از معبود همیشگی خودش دور شده و هر چی تلاش می کنه که دوباره به اون جایگاه و موقعیت برگرده ،فایده ای
نداره
.نمیدونم من ازش دور شدم یا اون دلش نمی خواد دیگه بهش نزدیک بشم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خیلی دلتنگ روزایی شدم که اون صدام می کرد و من با عشق جوابش را می دادم.من را توی این زندان چهار دیواری(دنیا) بدون هیچ نقشی رها کرده(من این آزادی،بی تکلیفی... را دوست ندارم) خدای مهربونم بشنو:
من از آن روز که در بند توام آزادم