امروز در کتاب برهان جلی در اثبات انتساب صوفیه به علی (ع) و اتصالشان به ابوالحسن شاذلی مطلبی را خواندم که کاملاً منو تحت تاثیر قرار داد . نوشته شده بود که : علامه ابی در شرح مسلم نقل کرده که ابن براء گفته : روزی مردی در مسجد قبه در تونس نزد من رسید و به من گفت : دیشب پیامبر را در خواب دیدم که فرمود :امروز خدمت تو رسم و از تو پیراهنی برای خودم بگیرم . ابن براء در خواست مرد را با بی توجهی رد کرد و گفت : که من بیدارم و چیزی به تو نمی دهم . آن مرد، به سراغ مرد صالحی معروف به ابو عبدالله مغربی نزدیک همان مسجد رفت و همان درخواست را مطرح نمود .ابو عبدالله لباسی به او داد ... مردم به ابو عبدالله گفتند : که این مرد دروغ می گوید ،ابو عبدالله پاسخ گفت:می دانم
اگر راست می گفت، دنیا را به او می دادم.
فکر می کردم اگر به سراغ من می آمد؟ اگر پیامبر (ص) واقعا مرا کاندید می کرد؟...