خوشبختی رو تو کتابای لغت اینطوری معنی کردند:نیک بختی ،خوش اقبالی،سعادت...ولی خود این وا ژه ها یعنی چی؟واقعاً کی می تونه ادعا کنه من سعادتمندم یا خوش اقبالم؟هر کس از زاویه نگاه خودش خوشبختی رو تعریف می کنه پس میخوام کمی افکار سوفسطایی در مورد خوشبختی بیارم:خوشبختی را نمی توان به طور دقیق شناخت. به تعداد ادراک تمام آدم ها ،خوشبختی وجود داره.خوشبختی نسبی است...

به نظر من خوشبختی یَعنی:باور کنی خدا همیشه با منه و منو با تمام معایبم دوست داره و همیشه پشت و پناهمه...،تمام زندگیم از دو عنصر عشق و ایمان درست شده ،راضی بودن و راضی نگه داشتن کسانی که دوستشون داری،خودتو واقعا ًقبول داشته باشی و هدفتو کاملاًبشناسی،اینکه مهربون باشی و همه کنارت احساس آرامش کنند،بدون چشم داشت و منت برای خلق الله کار کنی،اشکهای دیگران رو به لبخند تبدیل کنی،یک دوست صادق داشته باشی،ای کاش ها رو فراموش کنی.....پس به نظر من درسته که خوشبختی تعریف دقیقی نداره ولی چیز دور از دسترسی هم نیست.!!!!!!!!!!!!!! 

راه