تنها براي اينکه بداني
آمدم خواندم رفتم
نشانه حضور تو دهان باز مردم است
دهان باز و چشم باز دلايلش تبسم است
دو چشم هيز آسمان تو را رها نمي کند
چراکه چشم هيز و هرز خماره يک ترحم است
نشانه حضور تو فغان ابر سرکش است
که حاصلش براي ما طراوت و ترنم است
نشانه حضور تو درخت سبز و ميوه است
ولي پس از تو هرچه هست صداي جيغ هيزم است
نشانه حضور تو سکوت مبهم دل است
دلي که از تو پيله شد لقاحش از تجسم است
نشانه حضور تو حياي پلکِ دشمني است
که از سر شراب خوش نگاهش از توهم است
نشانه حضور تو[گل]