هو
از نوشتن هاي يک طرفه و بدون جواب توي پستتون احساس خوبي نداشتم ،مخصو صا وقتي که ديگران بر عليه من مي گفتند هم که خيلي عصبي مي شدم... دلم مي خواد به سراب بگم تو اصلا مي دوني من کيم و با پريسا خانم چه نسبتي دارم،باور کنيد دلم براي اينکه بيايد خونمون شب نشيني و با هم گپ بزنيم لک زده...يادتون تو شمال بهنام چه مي کرد و چقدر خوش گذشت...قول ميدم دوياره همون جايگاه رو پيدا کنم،فقط بهم يك فرصت بده....