سلام بر پريساي پرشور

عجيبه كه دوست و جديدا مريم از بحث و گفتگو و جنجال شكوه و شكايت مي كنند و عجيبتر اينكه پريسا رو هم از اين جور به اصطلاح جنجالها دور و مبرا مي دونند. غافل از اينكه اصلا بحث پريسا ذاتا جنجال برانگيزه ولي چرا با بي مهري انگ جنجالي بودن،عميق نبودن،كجاي كار بودن،نفهميدن معناي بخشش و گذشت و...رو به سراب مي زنيد؟! چرا احتمال نمي ديد كه شايد سراب از پريسا و مسائل و مشكلاتش حقايقي رو بدونه كه شما نمي دونيد؟! مريم شما هم بهتره يادداشتهاي دوست رو هم يه با مرور كني تا بفهمي فهميدنيها رو!!!

من خودم رو در مورد پريسا كمتر از زرگر و گوهري نميدونم ولي مي دونم كه مريم در تحليل مفاهيم مربوط به پست پريسا به خطا رفته چون مشكلش حرفاي بزرگترها و ...نيست.

به هرحال جنجال براي پريسا و براي استيفاي حقوق پريسا هميشه سرلوحه ي كار سراب خواهد بود چون اين حداقل كاريه كه دوستان پريسا خواه مي تونند انجام بدن...

زنده باد پريسا كوچولوي بزرگ منش...ميسي پليشاي خودم!!!!

هو

سلام پريچهر صبور

نمي دونم من در مورد شما كجاي دنيام و نقشم چيه؟؟؟و خيلي جالب كه سراب مي دونه!!!!

سراب كجاي كاري؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

من برات دعا مي كنم بيا تو هم برام دعا كن!!!!!(طبق سفارشات همين پست ،البته اگر پريسا خواهي نه پريسا خوان!)(يكي از درسهاي اخلاقي اين پسته، البته اگه بخواي دركش كني)

پريساي مهربون من جداً متاسفم كه اين شرايط توي پستت به وجود اومده ولي قبول كن من بي تقصيرم ،من فقط مي خوام از اين طريق خودم رو تخليه كنم و اگه بدونم كه ناراحتي،ديگه نمي نويسم و اين نوشته ها رو روي يه برگه ،تنها براي خودم مي نويسم.

سلام پريساي خوبم

سراب كسي درگيري رو دوست نداره، درسته، ولي مطمئنم شما از كمي جنجال به پا كردن بدت نمياد ، يه برگشت به تمام نظرات يادداشتها بزن ،ببين چه كردي و جنجال رو كي به پا كرده ؟؟عمق حرفاي پريسا رو به قول معروف قدر زر رو زرگرمي داند و قدر گوهر ...پس لطفا دق نكن و كمي عميق تر فكر كن !ساده ترين چيزي كه ميشه فهميد معناي گذشت و بخششه ولي ببين كه تو چه مي كني؟؟

در ضمن با دوست بيچاره چيكار داريد هر كي كه باشه؟مي دونيد پريسا تمام كاراش حساب و كتاب داره اگه دوست رو بشناسه يا نشناسه اقدام عقلاني و درستي رو حتما تا به حال اعمال كرده

آره پريساي خوبم ،مي فهمم وقتي دلت مي خواد به كودكيت برگردي شايد براي اينه كه از دست اين آدم به اصطلاح بزرگا ،و حرفاشون و تصميم گيريهاشون راحت ببشي.

سلام بر پريساي تماشاچي

بابا اين پريسا خودش آتش بيار معركه شده و همه رو به واكنشهاي كلامي له و عليه يكديگه وادار كرده! اونوقت مريم خانم ميگه كه پريسا از درگيري خوشش نمياد .كي خوشش مياد؟! ولي راست ميگه كه روزگار كودكي برنگردد دريغا(به سبكي كه افتخاري خونده بشنويم!)كاش كمي از عمق اين حرفهاي پريسا برامون مي گفت ما كه داريم دق مي كنيم. راستي رها-ج بگم دوست كيه چون من اونو مي شناسم.البته دوست مطمنه كه كسي اونو نمي شناسه اما زيادي مطمئن بودن بر خلاف اطمينانه. مي گم كيه ولي خرج داره!!!! هزينش پاي پريساي به قول بعضيها شايسته!!!

سلام بر تمامي دوستان

طاعات مقبول درگاه حق،

روزگار كودكي برنگردد دريغا!

بارها گفتم ،بازم تکرار مي کنم از حرفهاي پريسا اينقدر ساده نگذزيد و به جاي اين لجبازيها و تکه انداختنها و تجسسهاي بيخودي از هم، به عمق اين حرفها و دردها فر وبريد .اونوقت مي فهميد كه پريساي خوش سخن چه گفته!

اي كساني كه ادعا مي کنيد پريسا رو خيلي مي شناسيد بدانيد و آگاه باشيد که پريسا از درگيري خوشش نمي ياد.!!!!!!

سلام ميسي كوچولوي خوبم

نمي دونم نسبت به شخصيت آرومي كه داري چرا دوستان و هوادارانت برعكس خودتن...سراب عزيز فكر كنم معلميد و اگر هم نيستيد ،پيشنهاد مي كنم كه معلم بشيد چون خوب دسته بندي مي كنيد.ولي كمي مثل فلاسفه بود كه بيشتر خودشون مي فهمند و نه ديگران و توضيح دومتون هم رد ميشه چون اون در كودكي اصلا به اصطلا ح خودش چتر نبوده كه اونو باخته باشه...

هر كسي خانم خانما چتر نميشه و اين يه توفيق به قول شاعر( پر طاووس قشنگ است به كركس ندهندش)،پس يا (هر كسي را بهر كاري ساختن)به به!!! مثل من كه اينقدر از ثمره ياد گرفتم و شعر هاي به جا و به موقع ميارم.بهنام هم كه گفته مطمئنم كه كودكيت هم خيلي بيدغدغه ديگران نبودي بهنام هم كه گفت از بچگي...

ولي خودمونيم ها،مينا، سراب،دوست كيه؟؟؟؟؟

سلام بر پريساي چتار(بسيار چتري)

به اطلاع دوست عزيز مي رسونم كه چتر باز 1- هم به معناي كسي كه با چتر بازي ميكنه يعني اونو گاه رو سر خودش و گاه روسر بقيه ميگيره (چتربازي كننده) قابل معنا كردنه،

2- هم به معناي كسي كه چتر كودكيش رو باخته و احساس مي كنه ديگه چتري بالا سرش نيست (چترباخته) قابل اراده است،و

3- هم به معناي كسي كه چترش رو باز ميكنه تا بقيه تو سرما-گرماي زندگي ازش بهره ببرند (چتر بازكننده) ميتونه معني بده.

در مورد پريسا به هرسه معنا اونو به كار بردم تا چيزي از قلم مباركم نيفته.

در ضمن هم از غيرت مينا خوشم اومد و هم از ارادت ورزي دوست ! البته دوست گرچه حق داره يكطرفه پريسا رو تو خلوتش دوست بداره اما عجيبه كه هم تو كامنت اينو فرياد مي كنه و هم دقيقا نميشناسه پريسا رو تا بدونه كه پريسا هم گاهي دغدغه هايي جدي و واقعي براي خودش داره كه ياد كودكي ميفته و به گذشته فرافكني ميكنه. از صفاي تعابير بهنام هم كه ديگه نگو!!!!

سلام عزيزم

كودكي همه ما داستان قشنگيه كه اگر بارها و بارها تكرار كنيم نه خودمون خسته ميشيم و نه ديگري....پس همگي به نوعي دلتنگ كودكيمون هستيم، به قول خودت كه بعضي موقعها، با يه نيمچه اخم ،به شكل تذكري به بعضيا ميگي((خدا ما رو اتفاقي و بي برنامه به اين دنيا نفرستاده))پس برنامه تو هم به اين شكله كه چتر باشي و خدار رو هم شكر كن كه تو يه سايبون شدي براي خستگيهاي خيليا....و تا جايي كه من شنيدم تو بچگي هم بين دوستان و حتي نزديكانت بيشتر چتر بودي تا اينكه ديگران..

هو

سلام بر پريساي شايسته

سراب، دادن صفت چتر باز به پريسا خيلي مفهوم نيست!!!!در ضمن، پريسا از زمان حالش گله كرده و اتفاقا دلش براي كودكي و حتي غصه هايش تنگ شده،پس نيازي به كمك من و شما براي حل مشكل كودكي نداره كه نوشتي...!!!!!و از كجا مطمئني كه پريسا چتر مناسبي براي من نيست ؟؟؟؟؟پريسا، من رو نمي شناسه ،در واقع هيچوقت نخواست كه بشناسه و يا حداقل دركم كنه!!!!

سماي عزيز باور كن حرفتون درسته ولي پريسا نسبت به سن و سالش كاملا پخته عمل مي كنه!!

مينا چرا حساسيت بيخود نشون ميدي چطور شما حق داريد دوست داشتنتون رو در پست فرياد كني ولي به من حق نمي دي خيلي بي صدا در خلوت خودم و به شكل ناشناس دوستيم رو حداقل به خودم ثابت كنم!!!

پريسا خيلي برام عزيزي اين رو بدون،چون شايسته دوست داشتني!!!!

و اما نوشته ي شما كه دغدغه ي هميشگي من هم هست...البته من گاهي از فكر كردن به آينده هم دلم تنگ ميشه...و اين كه 10 سال ديگه قراره چي بشه،‏من كجام و خيلي هاي ديگه...

كمتر ميشه تو زمان حال زندگي كنم...يا تو گذشته م هستم يا تو اينده ! مسخره ست...

اما حستون را فكر كنم از دلتنگي برا بي غصه بودن كودكي درك كنم...و اينكه با همه ي نفهميدنها شايد شيرينترين دوران باشه به خاطر همون نفهميدنهاش...

خفته بوديم و شعاع آفتاب

بر سراپامان به نرمي مي خزيد...

اين نيز بگذرد...دلتان آرام...

سلام به دوست،معلم، يار، همدل و عزيز خوبم:

دلتنگ خودم و سازم شدم...يه دلنوشته ي بي منطق كه نامه اي بود به خودم ! و البته من بي منطقيشو ترجيح ميدم...

گلبهار هم كسي نيست و مانع بروز احساساتم نميشه.!

گلبهار يه فنچه !!! كه فقط نذاشت اونروز من بنويسم و مهم اينه كه مطمئنم مشكل از خودمه

من هميشه هم دلتنگ نيستم اما گاهي زيادي دلتنگ ميشم !

اما هميشه سعي ميكنم اين چيزهايي كه ميگين رو تمرين كنم ! و اميدوارم بتونم ...

سلام

بعد از همه چيزايي كه گفتي بري جلوي يه آينه وبگي پريسا تو ديگه بزرگ شدي وبيسكويت مورد علاقت بيسكويت مادره!

بالاخره اينو جدي ميگم كه هرچه پخته تر شوي از خامان نپخته تر شنوي!

سلام بر پريساي چترباز
با دوست موافقم كه پريسا از انرژيهاي مثبتش بازم ارزوني دوستانش كنه تا مينا وديگران يه وقت به خودشون نگيرند و دل كوچولوشون بشكنه. با مينا هم كه ميخواد اين دوست خودش رو معرفي همسو هستم.البته پريسا رو دست كم نگيريد اون دوست و دشمن رو خوب مي شناسه و چه بسا بدونه اين دوست كيه ولي به روي نازنينش نمياره.به هرحال اي خيل دوستداران پريسا بياييد ادعاي دوستيتون رو ثابت كنيد و براي حل مشكل غصه هاي كودكي پريساي گل كوشش كنيم.تا حالا اون چتر ما بوده حالا ما چتر اون باشيم.ضمنا به دوست توصيه ميكنم رو پريسا حساب باز نكنه و براي سرما- گرماي زندگي يه چتر مناسب بخره!

سلام پريساي عزيزم

خوبه !!!!!!!!!!!!!!اين پست رو درست كردي،يه چيزاي جديدي توش ميشنويم ،پريساي آروم و با آرامش چقدر شيطون بوده

آره اين افسوس رو همه دارند ! چرا دوران كودكي با تمام خوبي هاش و بديهاش تموم ميشه؟ولي به قول خودت (( قانون طبيعته ديگه!))

ولي هميشه فكرات قشنگه، اگه بخواي بري نوك قله،يا لب رودخونه،يا تو يه روستا آروم ميشي ولي موقته،..(مثل هميشه دلتنگياتو براي خدا ببر ،چون مي دونم كه نازتو خيلي ميكشه)

سراب، كجايي كه تذكر بدي اين پريسا طوري حرف نزنه كه من به خودم نگيرم؟؟بخواي يا نخواي من تو رو از دست نمي دم و عوضت هم نمي كنم .چتر خوبم هميشه دوستت دارم و ازت جدا نميشم

در ضمن حسابي غيرتي شدم لطفا دوست خودش رو معرفي كنه و گر نه......

سلام

ابوسعيد ابو الخير مي فرمايد:شاد بودن هنر است،شاد كردن هنري والاتر،اما،بي غمي،عيب بزرگي است كه از ما دور باد.

پريساي عزيز منو با نوشته هات به روزاي قشنگي بردي ولي مي دوني كه يكي از چيزهايي كه واقعا ديگه بر نمي گرده و قابل تكرار نيست زمانه، پس از فكر به اون خاطرات ،دلتنگي نكن... و بايد با تكرار و ياد آوريشان خوش بود!

ولي اگه سراب ناراحت نميشه مي خوام باز ازت بخوام كه اينطور با غم ننويسي و قلمت رو مثل قديمات پر از انرژي كني،مي خوام بهم ثابت بشه كه مشكلي نداري... مي دوني كه من طاقت...آره تو نمي دوني من كيم !ولي من كاملاًمي دونم كه دوستدار كي شدم ..

تو خواسته ويا ناخواسته با توانايي هات براي خيلي ها چتر شدي،پس فقط از خداوند مدد بيشتري بخواه براي خدمت به خلق الله، البته تا جايي كه به سلامتيت آسيبي وارد نكنه...

ولي

اي كاش

چتر من هم مي شدي تا در پناهش آروم بگيرم از سرما و گرماي روزگار ومن هم با كمال ميل چتر تو مي شدم !